هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

این سخن ورد زبانها افتاد(دیدی اخر علی از پا افتاد)(بر دشمن و قاتلین بی بی حضرت زهرا (س) لعنت )
هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

این سخن ورد زبانها افتاد(دیدی اخر علی از پا افتاد)(بر دشمن و قاتلین بی بی حضرت زهرا (س) لعنت )

مروری بر وقایع تلخ و مصایب پس از شهادت رسول الله (ص)

مروری بر وقایع تلخ و مصایب پس از شهادت رسول الله (ص)



۱) تهدید عمر به آتش زدن خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) :

عده‌ای از بیعت سرپیچی کرده بودند و در نزد علی در خانه فاطمه‌ جمع شده بودند. پس ابوبکر عمر را به دنبال آنها فرستاد. و این هنگامی بود که حضرت علی و زبیر برای مشورت در امر خلافت نزد حضرت زهرا رفت و آمد می کردند عمربن خطاب با خبر شد و گفت:(( ای دختر رسول خدا! به خدا در نزد ما کسی محبوبتر از پدرت نیست و پس از او محبوبترین تویی! و به خدا قسم این امر مرا مانع نمی شود که اگر علی و زبیر نزد تو جمع شوند دستور دهم که خانه را با آنها به آتش بکشند. ))اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه بیرون رفت حضرت علی و زبیر به خانه برگشتند. پس فاطمه فرمود: (( می دانید که عمر نزد من آمد و به خدا قسم یاد کرده اگر شما ( بدون اینکه با ابوبکر بیعت کنید ) به خانه برگردید خانه را با شما آتش می زند؟؟ و به خدا سوگند که او به سوگندش عمل خواهد کرد.(۱)

۲) آمدن عمر با آتش به سوی خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) :

ابوبکر به علی پیام فرستاد تا با وی بیعت کند اما علی نپذیرفت. پس عمر با مشعلی آمد. فاطمه ناگاه عمر را با مشعلی در خانه اش یافت. پس فرمود:(( یابن خطاب اتراک محرقا علی بابی؟! قال نعم. ))ترجمه: (( یابن خطاب! آیا من نظاره گر باشم و حال آنکه تو در خانه ام را بر من به آتش می کشی؟ عمر گفت: بلی . . . ))(۲)

۳) هجوم عمر و عده ای به در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) :

اسامی تعدادی از افراد که به خانه فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) هجوم آوردند.(( عمربن خطاب، خالدبن ولید، عبدالرحمن بن عوف، ثابت ابن عمیس شماس، زیدن بن لبید، سلمة بن سالمة بن وقش، زیدبن ثابت، اسیربن حضیر))علمای اهل سنت نوشته اند:(( همه افراد داخل خانه بیرون آمدند مگر علی که گفت : من قسم خورده‌ام که در خانه بمانم تا قرآن را جمع‌آوری کنم. عمر قبول نکرد ولی اعتراض فاطمه باعث شد تا عمر برگردد. او برگشت و ابوبکر را تحریک کرد تا پیگیر مسئله باشد و او قنفذ غلام خود را چندین بار دنبال علی فرستاد ولی جواب منفی شنید. بالاخره عمر با جمعی از مردم به خانه فاطمه رفتند. تا فاطمه صدای آنها را شنید، ناله کرد. ای پدر، یا رسول الله، بعد از تو عمربن خطاب و ابوبکر بن ابی قحافه چگونه با ما رفتار می‌کنند. ))(۳)

۴) تذکر به عمر! و بی اعتنایی او در آتش زدن خانه:

عمر به خانه علی و فاطمه رسید و آنها را صدا زد اما آنها اعتنایی نکردند و از خانه خارج نشدند. عمر هیزم خواست و گفت : سوگند به خدایی که جان عمر در دست اوست یا بیرون می‌آیید و یا خانه را با اهلش به آتش می‌کشم.به عمر گفتند: یا اباحفص! فاطمه در این خانه است، حتی اگر فاطمه داخل خانه باشد؟ عمر جواب داد. (( اگر چه فاطمه باشد ))و نیزمقاتل ابن عطیه می‌نویسد : (( هنگامی که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر وزیر بیعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر بر خانه فاطمه هیزم جمع کرد و در خانه را آتش زد. ))(۴)

۵) گریه فاطمه و به زور بیرون کشیدن حضرت علی از خانه و تهدید او به قتل:

در روایات اهل سنت آمده است که:(( . . . تا آنکه ( عمر و اصحابش ) پشت درب خانه فاطمه جمع شدند و دق الباب کردند. پس چون مردم صدای فریاد و گریه فاطمه را شنیدند در حالی که گریه می کردند متفرق شدند لکن عمر و اصحابش همانجا ماندند پس علی را با زور از خانه خارج کرده و او را به طرف ابوبکر کشاندند پس به او گفتند بیعت کن! علی گفت: اگر بیعت نکنم چه می کنید؟ گفتند: اگر بیعت نکنی به خدایی که جز او خدایی نیست گردنت را خواهیم زد؟! ))(۵)

۶)لگد عمر بر حضرت زهرا (سلام الله علیها):

ابن ابی دارم که ذهبی وی را (( الامام الحافظ الفاضل . . کان موصوفا بالحفظ و المعرفه )) خوانده، نقل کرده است:(( ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن ))ترجمه: (( عمر لگدی بر حضرت زهرا زد تا محسن سقط گردید. ))و او این حدیث را مورد تقریر و تایید خود قرار داده است.(۶)



۷) شهادت حضرت محسن (علیه السلام):

عبارات و احادیث مختلفی از علمای اهل سنت در این قسمت نقل شده که دو نمونه از آن ها را عینا نقل می کنیم و برای بقیه آدرس کتاب موردنظر را می نویسیم. قابل ذکر است که برخی از جاها (( علت شهادت حضرت محسن ضربه قتفذ و برخی از جاها ضربه عمر)) ذکر شده است:ابن شهرآشوب سروی نقل می کند:(( فرزندان فاطمه عبارتند از حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و همانا محسن که از ضربه قنفذ عدوی کشته شد. ))مسعودی در اثبات الوصیه می نویسد:(( . . آنان در هجوم به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشار دادند که محسن را سقط کرد. ))و نظام معتزلی معتقد است که بدون شک عمر در روز بیعت چنان فاطمه را زد که محسن را از شکم انداخت.(۷)

8) غضب حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر ابوبکر:

علمای اهل سنت نقل کرده اند که حضرت زهرا فرمودند:(( آنان ( ابوبکر و عمر ) جرمی مرتکب شدند که خدا خود بازخواستشان می کند و آنان را به حساب می کشد. ))(۸)و از دیگر مطالبی که گواه خشم و غضب حضرت فاطمه بر ابوبکر و عمر و . . . می باشد خطبه ایشان در مسجد است که فرمودند:(( . . . ای پسر ابوقحافه ( ابوبکر ) آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم! عجب افترای بزرگی و چه بدعتی است که در دین می گذارید؟ . . . به زودی خواهید دید که هر خبری را جایگاهی و هر مظلومی را پناهی خواهد بود. ))(۹)

و نیز در کتب مختلف اهل سنت نقل شده است که:(( . . . فوجدت فاطمه علی ابی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلمه حتی توفیت . . . ))ترجمه: (( فاطمه بر ابوبکر غضب نمود. پس با وی قهر کرد و با او سخنی نگفت تا وفات کرد. ))(۱۰)

۹)نفرین ابوبکر توسط حضرت زهر (سلام الله علیها):

ابن قتیبه در کتاب الامامه و السیاسه ص ۱۴ می نویسد حضرت زهرا خطاب به ابوبکر فرمودند:(( و الله لأدعون علیک فی کل صلاه أصلیها ))ترجمه: (( به خدا سوگند در هر نمازی که بخوانم تو را نفرین می کنم. ))و نیز علمای اهل سنت در کتب خودشان نقل کرده اند که حضرت زهرا خطاب به آن دو نفر فرمودند:(( إنی أشهد الله و ملائکته أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی لئن لقیت النبی لأشکونکما ))ترجمه: (( خداوند و ملائکه او را شاهد و گواه می گیرم که شما دو نفر ( ابوبکر و عمر ) مرا به غضب آوردید و رضایت مرا فراهم نکردید. اگر پیامبر را ملاقات کنم از شما شکایت خواهم کرد. ))(۱۱)

۱۰) غضب حضرت زهرا بر ابوبکر و عمر و اجازه ندادن به آن ها برای شرکت در تشییع جنازه و دفن شبانه او:

و باز علمای اهل سنت نقل کرده اند که:(( فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلا و لم یوذن بها ابابکر و صلی علیها ))ترجمه: (( هنگامی که فاطمه وفات کرد همسرش او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را خبردار نکرد و به او اجازه خواندن نماز بر او را نداد. ))و در کتابهای دیگر که آدرس داده می شود باز یا مشابه و یا عین همین مطلب نقل شده است.(۱۲)

۱۱) اعتراف ابوبکر به این جنایت عظیم:

در این قسمت به گفته های خود ابوبکر که به انجام این جنایت اعتراف کرده می پردازیم:متقی هندی می گوید ابوبکر گفت:(( ای کاش به خانه فاطمه حمله ور نشده بودم و آنجا را به حال خود وا می گذاشتم اگر چه علیه من پیمان جنگ می بستند. ))و در آدرس هایی که در پایین می آوریم مشابه همین عبارات و یا عین عبارات ایوبکر ذکر شده است.(۱۳)

پی نوشت:

(۱)کتاب المصنف ابن ابی شیبه ج ۷ ص ۴۳۲ حدیث ۳۷۰۴۵٫/سیوطی مسند فاطمه ص ۳۶٫/ابن عبدالبر در کتاب الاستیعاب ج۳ ص ۹۷۵/تاریخ طبری ج ۱ ص ۱۱۱۸٫/الامامه و السیامه، ابن قتیبه، ج ۱ ص ۲۰-۱۹/ازالة الخلفا، دهلوی هندی، ج ۳۶۲/۲/عقدالفرید، ابن عبدربة المالک، ج ۲ فصل سقیفه/تاریخ ابن اثیر، ج ۲ ص ۳۳۵٫/شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۲ ص ۵۶ چاپ بیروت از قول جوهری عالم قرن ۴ و صاحب کتاب (( السقیفه و فدک ))

(۲)تاریخ ابی الفداء ج ۱ ص ۱۵۶٫/عقدالفرید، ابن عبدربه ج ۳ ص ۶۴ چاپ مصر./کنز العمال ج ۱۳ ص ۱۴۰ که همین موضوع را تایید می کند./انساب الاشراف ج ۱ ص ۵۸۶حدیث ۱۱۸۴٫/اسماعیل عماد الدین در کتاب (( المختصر فی اخبار البشر )) ج ۱ ص ۱۵۶ چاپ مصر.

(۳)عقدالفرید، ج ۲۸ ص ۳۲۲ و ج ۳ ص ۱۶۳/تاریخ ابن شحنه، ج۷ ص ۱۶۴٫/الامامه و السیاسة، ج ۱ ص ۱۳٫/اعلام النساء، ج ۳ ص ۱۲۰۷٫/شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۳۴ و ج ۲ ص ۱۹٫/اثبات الوصیه مسعودی ص ۱۲۳/الملل و النحل ج ۱ ص ۵۷ چاپ بیروت که عقیده نظام را در این رابطه بیان کرده است.

(۴)اعلام النساء عمر رضا کحاله چاپ بیروت در قسمت حرف فاء ذیل نام فاطمه/الریاض النضره محب طبری ج ۱ ص ۱۶۷ و ۳۴۱٫/ تاریخ الخمیس دیار بکری ج ۱ ص ۱۷۸٫/الامامه و السیاسه ابن قتیبه ج ۱ ص ۱۲٫/ الامه و الخلافه مقاتل ابن عطیه ص ۱۶۰

(۵)الامامه و السیاسه، ابن قتیبه ج۱ ص ۱۳٫/اعلام النساء، عمررضا کحاله ج ۴ ص ۱۱۵٫/انساب الاشراف بلاذری ج ۱ ص ۵۸۷٫/اثبات الوصیه مسعودی ص ۱۴۲٫/شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی ج ۶ ص ۴۸٫/السیره النبویه ابن کثیر ج ۴ ص ۴۹۵٫/السقیفه و الخلافه عبدالفتاح عبدالمقصود ص ۱۵٫

(۶)سیر اعلام النبلاء ج ۱۵ ص ۵۷۸/اثبات الوصیه مسعودی ص ۱۴۲ تحت عنوان حکایه السقیفه.

(۷) کتاب المناقب ج ۳ ص ۱۳۲ به نقل از کتاب (( المعارف )) ابن قتیبه دینوری/اثبات الوصیه مسعودی ص ۱۴۲٫/(( الملل و النحل )) شهرستانی ج ۱ ص ۵۷ چاپ بیروت./ذهبی در کتاب المیزان الاعتدال ج ۱ ص ۱۳۹ رقم ۵۵۲٫/صفدی در الوافی بالوفیات ج ۶ ص ۱۷٫/الاسفرائینی التمیمی در الفرق بین الفرق ص ۱۰۷٫/الحمویی الجوینی الشافعی در فرائد السمطین ج ۲ ص ۳۵٫/ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه ج ۱۴ ص ۱۹۲ چاپ بیروت.

(۸)تاریخ خلفا ابن قطیبه ج ۱ ص ۱۹٫

(۹)بلاغات النساء ابوالفضل احمد ابن ابی طاهر متولد ۲۰۴ ص ۲۳ و ۲۴ چاپ بیروت./ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۴ ص ۷۸٫/المناقب احمد ابن موسی که سند آن منتهی به عایشه است./السقیفه ابوبکر احمد بن عبدالعزیز جوهری که به سندهای مختلف این خطبه را نقل کرده است.

(۱۰)بخاری ج ۵ ص ۱۷۷ چاپ احیاء التراث وج ۳ ص ۳۸ کتاب المغازی و نیز در ج ۲ ص ۵۰۴ کتاب الخمس مشابه همین عبارت آمده است./سنن الکبری بیهقی ج ۶ ص ۳۰۰ چاپ بیروت./و نیز در کتاب مسلم ج ۴ ص ۳۰ کتاب الجهاد و السیر مشابه همین آمده است. و ج ۱ ص ۷۲ و ج ۵ ص ۱۵۳/کفایه الطالب گنجی شافعی ص ۲۲۵٫/تیسیر الوصول الی جامع الاصول شیبانی ج ۱ ص ۲۰۹٫/الکامل فی التاریخ ابن اثیر ج ۲ ص ۱۲۶٫/تاریخ الرسل و الملوک ج ۲ ص ۴۴۸٫/شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۱۲۲٫/مروج الذهب مسعودی ج ۲ ص ۱۴۴٫/تنبیه و الاشراف ص ۲۵۰٫/الصواعق المحرقه ابن حجر الهیثمی ج ۱ ص ۱۲٫/ الاستیعاب ابن عبد البر ج ۲ ص ۱۴۴٫/تاریخ الخمیس الدیار البکری ج ۱ ص ۱۹۳٫/الامامه و السیاسه ابن قتیبه ج ۱ ص ۱۴٫/البداء و التاریخ المقدسی ج ۵ ص ۶۶

(۱۱)الامامه و السیاسه ابن قتیبه ص ۱۴٫/کفایه الطالب گنجی شافعی باب ۹۹٫

(۱۲)کتاب بخاری ج ۳ ص ۳۶ و ج ۵ ص ۹ و ج ۷ ص ۸۷٫٫/کتاب مسلم ج ۳ ص ۱۳۸۰ چاپ مصر./المصنف حافظ عبدالدین محمد بن ابی شیبه ج ۴ ص ۱۴۱٫/شذرات الذهب ابی فلاح الحنبلی ج ۱ ص ۱۵ چاپ قاهره./الثغور الباسمه سیوطی ص ۱۵ چاپ بمبئی./تاریخ ابی ذرعه عبدالرحمان بن عمرو الدمشقی ج ۱ ص ۲۹۰ چاپ دمشق./شرح نهج البلاغه این ابی الحدید ج ۶ ص ۵۰٫/تاریخ یعقوبی ج ۲ ص ۱۱۵٫/اکمال الرجال خطیب تبریزی ص ۷۳۵ چاپ دمشق./انسان العیون الشهیره بالسیره الجلیه شیخ علی ابن برهان الدین شافعی ج ۳ ص ۳۶۱ چاپ قاهره./سنن الکبری بیهقی ج ۴ ص ۲۹ چاپ حیدر آباد./مقتل الحسین ابوالموید موفق ابن احمد ص ۸۳٫/مجمع الزوائد الهیثمی ص ۲۱۱٫/طبقات الکبری ابن سعد ذهبی ج ۲ ص ۱۲۸ چاپ بیروت./تهذیب الاسماء حافظ النوری ج ۲ ص ۳۵۳٫/حلیه الاولیاء ابی نعیم اصفهانی ج ۲ ص ۴۲ چاپ مصر.

(۱۳)کنز العمال ج ۵ ص ۶۳۱٫/تاریخ الامم و الملوک ابن جریر طبری ج ۲ ص ۶۱۹٫/ مروج الذهب مسعودی ج ۲ ص ۱۹۴٫/المعجم الکبیر طبرانی ج ۱ ص ۶۲٫/شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۲ ص ۴۷٫/ازاله الخلفاء دهلوی هندی ج ۲ ص ۲۹٫/میزان الاعتدال ذهبی ج ۲ ص ۲۱۵٫/لسان المیزان ابن حجر عسقلانی ج ۴ ص ۲۱۹٫/الامامه و السیاسه ابن قتیبه دینوری ج ۱ ص ۱۸٫/۱۰-الاموال حافظ ابوعبید ص ۱۹۴٫ منبع :سایت سنت

نظرات 2 + ارسال نظر
عالم مقدس ملکوت پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:59 ب.ظ http://www.malakut.blogfa.com


سلام دوست عزیزم [گل]

با دو حدیث ناب و مستند در مورد اینکه قبر حضرت زهرا سلام الله علیها کجاست منتظر استقبال شما هستم .... اگر برای شما هم مهم هست بدانید قبر ان بی بی دو عالم کجاست سری بزنید ....... یا الله [گل]

چرا حضرت زهرا (س) شبانه دفن شد؟

طرح شبهه:
مى‌گویند فاطمه را شبانه دفن کرده‌اند، خوب این به خاطر وصیت حضرت فاطمه به اسماء بنت عمیس خانم حضرت ابوبکر بود که نمى‌خواست اندازه جسدش را نامحرم ببیند.

نقد و بررسی:
دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خلیفه، قبر پنهان، اسرارى است که در درون خود پیام‌ها دارند. درست است که فاطمه این چنین خواست و این گونه وصیت کرد؛ ولى چه اتفاقى افتاده است که زهرا سلام الله علیها وصیت تاریخی‌اش را با این در خواست‌ها به پایان مى‌برد؟!! مگر نه این است که خشم و ناراحتی‌اش را نسبت به دشمنانش اظهار مى‌کند و در واقع چندین پرسش را در برابر نگاههاى تیز بین مورخان و آیندگان مى‌گذارد تا به پرسند: چرا قبر فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پیامبر شبانه و پنهانى دفن شد؟ و چرا علی علیه السلام بدون اطلاع ابوبکر و عمر بر وى نماز خواند؟ و…

آیا کسى که جانشین پیامبر بود ( آن گونه که خود ادعا کرده‌اند) شایستگى نماز خواندن بر وى را نداشت؟

آری، فاطمه وصیت کرد که او را شبانه دفن نموده و هیچ یک از کسانى را که بر وى ستم کرده‌اند، خبر نکنند، و این بهترین سند براى شیعه است تا ثابت کنند که صدیقه شهیده مظلوم از دنیا رفته و از افرادى که بر وى ستم کرده‌اند، هرگز راضى نشده است.

روایات فراوانى در کتاب‌هاى شیعه و سنى بر این مطلب دلالت دارد که به اختصار چند روایت را ذکر مى‌کنیم:

دفن شبانه، در روایات اهل سنت:
محمد بن اسماعیل بخارى مى‌نویسد:

وَعَاشَتْ بَعْدَ النبی صلى الله علیه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا ولم یُؤْذِنْ بها أَبَا بَکْرٍ وَصَلَّى علیها.

فاطمه زهرا سلام الله علیها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زمانى که از دنیا رفت، شوهرش علی علیه السلام او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت.

البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

ابن قتیبه دینورى در تأویل مختلف الحدیث مى‌نویسد:

وقد طالبت فاطمة رضی الله عنها أبا بکر رضی الله عنه بمیراث أبیها رسول الله صلى الله علیه وسلم فلما لم یعطها إیاه حلفت لا تکلمه أبدا وأوصت أن تدفن لیلا لئلا یحضرها فدفنت لیلا.

فاطمه از ابوبکر میراث پدرش را خواست، ابوبکر نپذیرفت، قسم خورد که دیگر با او (ابو بکر) سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وى حاضر نشود.

الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، تأویل مختلف الحدیث، ج 1، ص 300، تحقیق: محمد زهری النجار، ناشر: دار الجیل، بیروت، 1393هـ، 1972م.

عبد الرزاق صنعانى مى‌نویسد:

عن بن جریج وعمرو بن دینار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبی صلى الله علیه وسلم دفنت باللیل قال فرَّ بِهَا علی من أبی بکر أن یصلی علیها کان بینهما شیء.

فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد، تا ابوبکر بر وى نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود.

و در ادامه نیز مى‌گوید:

عبد الرزاق عن بن عیینة عن عمرو بن دینار عن حسن بن محمد مثله الا أنه قال اوصته بذلک

از حسن بن محمد بن نیز همانند این روایت نقل شده است؛ مگر این که در این روایت قید شده است که خود فاطمه این چنین وصیت کرده بود.

الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حدیث شماره 6554 و حدیث شماره: 6555، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ.

و ابن بطال در شرح صحیح بخارى مى‌نویسد:

أجاز أکثر العلماء الدفن باللیل... ودفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة لیلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بکر أن یصلى علیها، کان بینهما شىء.

اکثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده‌اند. علی بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن کرد تا ابوبکر به او نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود.

إبن بطال البکری القرطبی، أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 3، ص 325، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مکتبة الرشد - السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423هـ - 2003م.

ابن أبی‌الحدید به نقل از جاحظ (متوفاى 255) مى‌نویسد:

وظهرت الشکیة، واشتدت الموجدة، وقد بلغ ذلک من فاطمة ( علیها السلام ) أنها أوصت أن لا یصلی علیها أبوبکر.

شکایت و ناراحتى فاطمه (از دست غاصبین) به حدى رسید که وصیت کرد ابوبکر بر وى نماز نخواند.

إبن أبی الحدید المدائنی المعتزلی، أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفای655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقیق محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.

و در جاى دیگر مى‌نویسد:

وأما إخفاء القبر، وکتمان الموت، وعدم الصلاة، وکل ما ذکره المرتضى فیه، فهو الذی یظهر ویقوی عندی، لأن الروایات به أکثر وأصح من غیرها، وکذلک القول فی موجدتها وغضبها.

مخفى کردن مرگ فاطمه (سلام الله علیها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبکر و عمر و هر آن چه که سید مرتضى گفته است، مورد تأیید و قبول من است؛‌ زیرا روایات بر اثبات این موارد صحیح‌تر و بیشتر است و همچنین ناراحتى و خشم فاطمه بر شیخین نزد من از اقوال دیگر اعتبار بیشترى دارد.

شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 170.

دفن شبانه در روایات شیعه:
هر چند که سبب وصیت صدیقه طاهره در میان شیعیان مشخص و اجماعى است؛ اما در عین حال به یک روایت و سخن اشاره مى‌کنیم.

مرحوم شیخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مى‌نویسد:

عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لِأَیِّ عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (علیها السلام) بِاللَّیْلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا یُصَلِّیَ عَلَیْهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ‏].

علی بن ابوحمزه از امام صادق علیه السلام پرسید: چرا فاطمه را شب دفن کردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله علیها وصیت کرده بود تا در شب وى را دفن کنند تا ابوبکر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.

الصدوق، أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای381هـ)، علل الشرایع، ج‏1، ص185، تحقیق: تقدیم: السید محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المکتبة الحیدریة ومطبعتها - النجف الأشرف، 1385 - 1966 م .

مرحوم صاحب مدارک رضوان الله تعالى علیه مى‌گوید:

إنّ سبب خفاء قبرها ( علیها السلام ) ما رواه المخالف والمؤالف من أنها ( علیها السلام ) أوصت إلى أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) أن یدفنها لیلا لئلا یصلی علیها من آذاها ومنعها میراثها من أبیها ( صلى الله علیه وآله وسلم ).

علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله علیها آن گونه که مخالف و موافق نقل کرده‌اند این است که آن حضرت به امیرمؤمنان علیه السلام سفارش کرد تا او را شبانه دفن کند تا آنان که او را اذیت کرده‌ و از ارث پدرش محروم کرده بودند بر وى نماز نخوانند.

الموسوی العاملی، السید محمد بن علی (متوفای1009هـ)، مدارک الأحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقیق مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، الطبعة: الأولی، 1410هـ.

نتیجه:
با توجه به مدارک موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت،‌ دلیل دفن شبانه آن حضرت وصیت آن حضرت بود که نمى‌خواست افرادى که بر او ستم کرده‌اند، بر جنازه‌اش نماز بخوانند و با این کار خشم خود را از غاصبان خلافت جاودانه ساخت.

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)

عالم مقدس ملکوت پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:01 ب.ظ http://www.malakut.blogfa.com


بسم الله الرحمن الرحیم


یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا

(حجرات-12)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید ، چرا که بعضى از این گمان ها گناه بسیار بزرگی هست و در مورد افراد بدون علم تجسس نکنید

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ببخشید روایاتی که در باب اتش زدن درب خانه اوردید هیچ چیز را ثابت نمی کند و تنها تهدید از ان استناد می شود ... لطفا در نتیجه گیری های خود محتاط باشید

آیا این ادعای فرقه وهابی صحّت دارد که می­گویند قبر حضرت زهرا(س) مخفی نیست و در محلی که منتسب به فاطمه­بنت­اسد است، مدفون می­باشد؟

پاسخ: چند دلیل محکم بر رد این ادعا وجود دارد که عبارت است از:

1. هیچ دلیل و سندی بر این ادعا وجود ندارد.

2. قبرستان بقیع سابقه­ای بیش از هزار ساله دارد و در این مدت، بی­شمار متوفا در این قبرستان دفن شده­اند. پس چگونه گروه وهابی توانسته­اند دریابند که قبر منسوب به فاطمه­بنت­اسد همان قبر حضرت زهراست؟

3. با توجه به اینکه در روایات به تفصیل آمده که فاطمه­بنت­اسد در زمان پیامبر اکرم(ص) رحلت کرده است و رسول خدا(ص) خود در مراسم تشییع و تدفین آن بانوی بزرگوار شرکت داشته است، بی­تردید باید قبر مشخصی از آن بانو وجود داشته باشد. حال پرسش این است که بنابر این ادعای وهابی قبر فاطمه­بنت­اسد کجاست؟

4. در منابع معتبر اهل سنت آمده است امیرمؤمنان طبق وصیت حضرت فاطمه زهرا(س) او را شبانه دفن کرده، قبرش را مخفی نمود و بعد از آن نیز آشکار نشد. درباره پنهان ماندن قبر آن بانوی دو عالم به روایتی از منابع اهل سنت بسنده می­شود: عایشه پس از نقل اختلاف فاطمه(س) با ابوبکر، می­گوید:

ابوبکر نپذیرفت چیزی از حق مورد ادعایش را به او بدهد. فاطمه بر ابوبکر خشم گرفت و با او قهر کرد و تا زنده بود با او سخن نگفت و او بعد از پیامبر(ص) شش ماه زنده بود و هنگامی که وفات کرد همسرش علی او را شبانه دفن گرد و ابوبکر را از این واقعه آگاه نکرد و بر او نماز گذارد و ... .[1]

ملاحظه شد که هیچ کس حتی ابوبکر که خلیفه و حاکم بود از محل دفن حضرت زهرا(س) خبر نداشته است. بنابراین مبلغان وهابیت از کجا پی برده­اند که قبر آن حضرت(س) کجاست؟

5. شیعه معتقد است حضرت زهرای مرضیه(س) در یکی از سه مکان دفن شده است:

- منزل خود آن حضرت که اکنون داخل مسجدالنبی قرار گرفته است؛

- روضه (بین محراب مسجد و قبر رسول خدا؛

- قبرستان بقیع.

احتمال سوم علاوه بر اینکه ضعیف­ترین احتمال است به تعیین مکان قبر در بقیع اشاره­ای ندارد. نکته جالبی است اینکه شاید بتوان احتمال اول و دوم را از جهت نزدیک بودن مکان آنها یکی دانست؛ چنان­که در روایت معتبری نقل شده است:

سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنْ قَبْرِ فَاطِمَةَ ع فَقَالَ دُفِنَتْ فِی بَیْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَیَّةَ فِی الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِی الْمَسْجِدِ.[2]

[راوی گوید] از امام رضا(ع) درباره قبر قاطمه(س) پرسیدم، فرمود: در خانه خود به خاک سپرده شد. پس هنگامی که بنی­امیه مسجد را توسعه دادند، داخل مسجد قرار گرفت.




--------------------------------------------------------------------------------

[1] . صحیح بخاری، باب غزوه خیبر، ج3، ص38؛ صحیح مسلم، کتاب الجهاد و السیر، ج5، ص153.

[2] . الکافی، ج1، ص461.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد